روانپریشان

تو تابستون!

روانپریشان

تو تابستون!

ترس؟؟

 

عاشق بوسه های پر از ترسمونم..همونا که هی بین بوسیدن و نبوسیدن میمونیم..... همونا که چند باری ما رو تا مرز بی آبرویی رسوندن.... همونا که پشت سر همو پر از عشقن.... همونا که نمیذاریم طولانی بشن..همونا که وسط هر کدومشون میگم یکی داره میاد...همونا که همه ی زندگی دو نفرمونن...همونا که حسِِ زنانگیِ من  رو به اوج میرسونن...همونا که بی مقدمه تموم میشن...همونا که تا از پیشِت میرم بغض نابودم میکنه...همونا که نیم ساعت بعدشون زنگ میزنی میگی چچچققققددررررررررر خوووووب بود......همونا که شبش خیلی سخت میگذره.... 

 

+لازمِ که بگم مخاطبِ خیلی خاص داره.؟؟؟

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ق.ظ http://gheychee.blogsky.com

بوسه های دزدکی
یه حال دیگه ای داره

سیلاس دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:29 ق.ظ http://www.wormwood.blogfa.com

heh fuckin funny
منم مالِ اهوازم.

خوشحالم...

علی دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:45 ق.ظ http://seeyourinside.blogsky.com

سلام فاطیما جان. مرسی از متنی که نوشتی. من هم سوالی توی وبلاگ گذاشتم که فکر میکنم مشکل امروز همه ماست و دنبال جوابش هستم. میخواستم از شما هم خواهش کنم اگر جوابی به ذهنتون رسید برام بنویسید. البته شاید این سوال مشکل شما هم باشه و جواب کمی سخت باشه !

چشم حتمن سر میزنم.

hasty سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:51 ق.ظ http://kijeh-deleh.blogsky.com/

درکشورمن مردم با نفرت بیشتری به صحنه بوسیدن دوعاشق نگاه میکنند تاصحنه اعدام
زیستن با این مردم دردناک است...
دکترشریعتی
ممنونم ازمتنت,زیبابود

اگه عاشقی یا اگه یه روز عاشق شدی بدون ترس ببوس به نفرت بقیه کار نداشته باش از ته دلت ببوس تا حداقل اون لحظه رو زندگی کنی....

مرسی که اومدی عزیزم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد