عاشق بوسه های پر از ترسمونم..همونا که هی بین بوسیدن و نبوسیدن میمونیم..... همونا که چند باری ما رو تا مرز بی آبرویی رسوندن.... همونا که پشت سر همو پر از عشقن.... همونا که نمیذاریم طولانی بشن..همونا که وسط هر کدومشون میگم یکی داره میاد...همونا که همه ی زندگی دو نفرمونن...همونا که حسِِ زنانگیِ من رو به اوج میرسونن...همونا که بی مقدمه تموم میشن...همونا که تا از پیشِت میرم بغض نابودم میکنه...همونا که نیم ساعت بعدشون زنگ میزنی میگی چچچققققددررررررررر خوووووب بود......همونا که شبش خیلی سخت میگذره....
+لازمِ که بگم مخاطبِ خیلی خاص داره.؟؟؟
بوسه های دزدکی
یه حال دیگه ای داره
heh fuckin funny
منم مالِ اهوازم.
خوشحالم...
سلام فاطیما جان. مرسی از متنی که نوشتی. من هم سوالی توی وبلاگ گذاشتم که فکر میکنم مشکل امروز همه ماست و دنبال جوابش هستم. میخواستم از شما هم خواهش کنم اگر جوابی به ذهنتون رسید برام بنویسید. البته شاید این سوال مشکل شما هم باشه و جواب کمی سخت باشه !
چشم حتمن سر میزنم.
درکشورمن مردم با نفرت بیشتری به صحنه بوسیدن دوعاشق نگاه میکنند تاصحنه اعدام
زیستن با این مردم دردناک است...
دکترشریعتی
ممنونم ازمتنت,زیبابود
اگه عاشقی یا اگه یه روز عاشق شدی بدون ترس ببوس به نفرت بقیه کار نداشته باش از ته دلت ببوس تا حداقل اون لحظه رو زندگی کنی....
مرسی که اومدی عزیزم....